ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند
آمد قدح روزه بشکست قدحها را تا منکر این عشرت بیباده طرب بیند
سغراق معانی را بر معده خالی زن معشوقه خلوت را هم چشم عزب بیند
با غره دولت گو هم بگذرد این نوبت چون بگذرد این نوبت هم نوبت تب بیند
نوبت بگذار و رو نوبت زن احمد شو تا برف وجود تو خورشید عرب بیند
خامش کن و کمتر گو بسیار کسی گوید کو جاه و هوا جوید تا نام و لقب بیند